مییثم مطیعی در عید فطر سال 1395 پیش از بیانات رهبر معظم انقلاب، شعریحماسی قرائت کرد. این مداحی کوبنده و حماسی ضمن حمایت از مردم و مجاهدان مظلوم ومقتدر بحرینی، به بحث این روزها یعنی حقوقهای نجومی» برای افراد در کشور نیزاشاره داشت.این شعر ضداستکباری و انقلابی توسط شاعرانیچون علیمحمد مودب، میلاد عرفانپور، محمدمهدی سیار و محمد قائمیراد سروده شدهاست.
.
تحریم و بیم کی به دل ما اثر کند؟
کی وسوسه ز کوی دل ما گذر کند؟
ای در صف نبرد نشسته دودل مباش
دریا ببین و بسته این آب و گل مباش
ای در صف نبرد نشسته به پا بایست
چون مردهای مرد در این کربلا بایست
ای در صف نبرد! به میدان شتاب کن
قدری به جای گفتن یا لیتنا بایست
دنیا و اهل آن همه گر مانعت شوند
چون حر غیور باش و برای خدا بایست
وای تو گر امید ببندی به شرق و غرب
با قبله باش و بر سر این مدعا بایست
با دشمنان صریح چو شمشیر دم بزن
هرکس اسیر فتنه شد او را قلم بزن
پایت اسیر دست عصای کسان مباد
دستت به پای خواهش از این و از آن مباد
جزآفتاب پابه رکاب کسی مباش
هم آسمان پر زدن کرکسی مباش
بر خان خائنان به جویی نان رضا مده
این نان بهانه ایست به اینان بها مده
برخی چه لقمهها که گلوگیر میخورند
خوبان ولی به شام بلا تیر میخورند
اهل رفاه و بزم که در ناز و نعمتند
کی غمگسار ملت و کی اهل خدمتند؟
دیروز خرده کاسب تحریم بودهاند
امروز نیز کاسب تسلیم و ذلتند
سرمست از حقوق نجومی خویشتن
آخر چگونه در طلب حق ملتند؟
ای دوستان که در صف اول نشستهاید!
مردم هنوز چشم به راه عدالتند
این مردم صبور که در پای انقلاب
خون دادهاند و اهل جهاد و رشادتند
این مردم صبور که تحریم دشمنان
از ره نبردشان و هنوز اهل غیرتند
آسان به کف نیامده این عشق و اعتماد
بر ریشههای باورشان تیشهای مباد
ای دوستان که درصف اول نشستهاید!
اینک شما و عهد عظیمی که بستهاید
ناگفته ماند حرف بلندی که روشن است
ایمان مدافع است که این خاک، ایمن است
این آتش فتاده به دنیا گواه ماست
جان مدافعان حرم جان پناه ماست
بنگر به شور و شوق جوانان به شهرها
جام شهادتی زده بر جام زهرها
با برق تیغ، هیبت شب را شکستهایم
حاشا که بشنود کسی از پا نشستهایم
ما راسر قمار به دین و وطن مباد
ما را سر معامله با اهرمن مباد
چشم طمع به چشمه خورشید بستهاند
دیگر بس است هرچه که پیمان شکستهاند
این خیرگی به کوریشان ختم میشود
این تیرگی به صبح امان ختم میشود
این دست دوستی که دراز است سویمان
دست دسیسه است از این قوم بیگمان
در راه عشق تکیه به خود کی کنیم ما؟
تکرار زخمهای احد کی کنیم ما؟
شمشیر از نیام، چو رهبر کشیدهایم
فریاد فتح، از دل سنگر کشیدهایم
درباره این سایت